پنج خدمت بزرگ خاتمی و رفسنجانی به نظام و خامنه ای درطی دوماه!

1- اولین خدمت بزرگ درهم شکستن جبهه گسترده تحریم است. عارف درگفتگوئی بایکی ازروزنامه ها مهم ترین خدمت خود را درهم شکستن جو تحریم دانسته است. خاتمی نیزقریب به همین مضمون را درچندین گفتگو ابرازداشته است. اصلاح طلبان و تیم رفسنجانی که مدتهاست از موقعیت خویش درساختارقدرت ناراضی بوده اند و ازآنجائی که خارج ازنظام کنونی برای خود نقش وجایگاهی متصورنیستند، علیرغم مغضوب بودن وبی سپاسی نظام به خدمات بی ریاء آنها، همواره دردمادم انتخابات تمامی تلاش و توان خود را برای درهم شکستن جو تحریم بکارگرفته اند. ین هسته اصلی نیروی محرکه آن هاست و تمامی توجیهات دیگربرای آذین بندی و پوشاندن این حقیقت است.

2- دومین خدمت بزرگ آن ها را باید کمک به پاک کردن خاطره و پرونده تقلب بزرگ سال 88 دانست.

آن ها  با شرکت بدون قید وشرط درانتخابات و با اطمینان به سلامت بزگزاری و شمارش آراء عملا جناح حاکم را درموقعیتی قراردادند که با فراربه جلو نه فقط  تقلب سال 88 را با شدت بیشتری انکارنماید، بلکه طلبکارهم بشود. سخنان وقاحت بارخامنه ای  که با انتقاد به باصطلاح فتنه گران بدلیل عدم  توبه و انتقاد ازخود همراه بود اوج این طلبکاری بوده است. خامنه ای با گرفتن دست پیش برآن است که فشارآزادی زندانیان را دفع کرده و آن را  با شرط توبه و خفت همراه کند تا قادرنباشند هیچگاه نیشی به نظام و موقعیت او بزنند. او درعین حال با این ترفند برآن شده است که توپ را به زمین خود اصلاح طلبان انداخته و فشارآنها را بسوی خودشان برگرداند.

3-سومین خدمت بزرگ اصلاح طلبان را باید ساختن فضائی دربه فراموشی سپردن 9 ماهه مقاومت خیابانی، 9 ماه جنایت رژیم وکهریزک ها و پرتاب ازبلندی ها و ترورها دانست. پرونده ای ننگین ازجنایت و خشونت و یک جنبش ساختارشکنی که ازچهارچوب های نظام حاکم فراررفته بود. آنها تمامی تلاش خود را بکارگرفتند که تیر خشم و نفرت عمومی علیه کلیت نظام، کمانه کرده و درچهارچوب همین قانون اساسی موجود فروآید و جنبش اعتراضی مردم بدانسو کانالیزه شود. گوئی چیزی نظیرهمان محکوم شدن یک سرباز به جرم دزدیدن یک ریش تراشی درحمله به کوی دانشگاه، درمورد جنایت های سال 88 هم درحال تکرارشدن است!.

چهارمین خدمت بزرگ اصلاح طلبان خارج کردن رهبرنظام ازتیررس مسئولیت 8 سال بیلان ورشکسته و ناکامی توسط دولت برکشیده اش، احمدی نژاداست. خامنه ای که مسؤلیت اصلی تمامی پلشتی های 8 سال گذشته را بطورمستقیم بردوش دارد، باتوجه به فضائی که اصلاح طلبان و رفسنجانی درسرشکن کردن همه کاسه و کوزه ها برسراحمدی نژاد بوجود آورند، با فراربه جلو هم چنان ازدست آوردها و خدمات بزرگ احمدی نژاد سخن می گوید و باین ترتیب خواهان ادامه لااقل  پاره ای ازهمان سیاست ها و خدمات توسط  دولت کنونی است.

آخرین و پنجمین خدمت بزرگ اصلاح طلبان به نظام، تلاش برای پائین کشیدن مطالبات مردم ازنظام  به بهانه عمق گسترده بحران وسرزمین سوخته ای است که ازدولت قبلی تحویل گرفته اند.

اکنون آنها درآستانه انجام مهمترین والبته دشوارترین وظیفه ای هستند که قراراست درازاء واگذاری پست اجرائی ریاست جمهوری برعهده آنها انجامش دهند. یعنی کمک به نجات نظامی که درچنبره یک بحران کمرشکن و چندوجهی گرفتارآمده است. آنها باید با اختیارات محدود خود و بدون آنکه به هوس حاکمیت دوگانه دربالا بیفتند بتوانند مناسبات بشدت بحرانی با قدرت های غربی  را اندکی بهبود بخشند، واز شدت تحریم ها و انزوای نظام بکاهند، ودر داخل به اقتصاد درحال فروپاشی سروسامان بدهند.

حالا هرکس می تواند با توجه به پنج گزاره فوق  که تردیدناپذیرمی نمایند، بگوید که چه کسی برنده شده است و چه کسی بازنده! البته این که کدام جناح بیشتربرده یا کمتر، مسأله ای ثانوی است. آن چه که مسلم است آن است که صرفنظرازاین یا آن جناح، کل نظام برنده است، مگر آن که  بازیگراصلی که همانا مردم باشند وارد صحنه شوند، بازی کنونی را بهم بریزند  و بجای  تماشاچی بودن و انتظارکشیدن، به نقش آفرینی مستقل خود به پردازند.